هرم نفسها در گلوی چای می گفت      بوسه زدی بر شانه های استکانم …

رقص

موج

غزل

[ خانه ]
[ پست الکترونيک ]


[لوگو  ]

رقص موج غزل

 




Free Web Counter
کسانیکه از شهرویور هشتاد وسه به آلونکم سر زدند



[آرشيو]

*آرشیو روزانه *

 


[دوستان]


غزل امروز

 واران


خانوم دکتر عزیز


عمه عزیز خودم


روح تکانی


پشت دیوارها


ساحل نشین اشک


کرگدن


آدمک


شاعرانه ها


خون خامه


اتاق 203


می خواهم خودم باشم


آقا طیب


صندلی لهستانی


غزلسرا


باغکوچه


تو اتفاق تازه ای


یک شعر ترش


سایه های شرجی


هفت قدم تا تو


وبلاگ دو نفره


حیات خلوت


معصومیت از دست رفته


بهاراندام


بوتیمار


از مخمل وابریشم


شیدایی


آخرین پنجره


جان غزل


Cut Way


مه آلووود


پلاک هفت


اسپریچو


هویجوری


غزل پست مدرن


وارانی


میرزا قلمدون


زاینده رود


محمد ویسی


دلواژه


باد در موهایش


شب بو


زمستان است


تکرار فرمان نمی تابد


یمگان


پیامبر مجنون


کلاغ زرد روی سیم



ساده دل


رهیاد


ییلاق


ستاره صبح


تیر و کمان


بچه های سده



حدیث لزر غلامی



کالیوه




 

Friday, August 27, 2004

ميوه ی ممنوعه


سلام

پنجشنبه ی اين هفته توی جلسه پارک لاله يه سری دوستان قديمی رو زيارت کردم که منو به دو سال پيش بر گردوندن.تابستان هشتاد و يک و جلسات شعر فرهنگسرای بانو.

اتفاقاٌ پنجشنبه به درخواست بعضی از بچه ها چند تا از -گلاب به روتون- کتابام هم همراهم بود و همه چيز و همه کس منو به اون روزها برد.

خب يه غزل از اون موقع که با حال و روز الآنم هم زیاد فاصله نداره می نويسم تا ببينيم چی ميشه:



آسمان خم می شود پيش نگاه نيلی ات

نور می رقصد در اين افسونگر قنديلی ات

عاشقی - آن ميوه ی ممنوعه- مثل سيب سرخ

مانده در دستان حوا زاده ی قا بيلی ات

مثل هر شب می وزی و کوچه بالا می برد

دست تسليمی برای چشم عزرائيلی ات

ای دل بيچاره ! ساکت می شوم وقتی که تو

غم تلاوت می کنی با هق هق ترتيلی ات

نازنينم! کاشکی يک بار ديگر می شکفت

روی درد گونه هايم بوسه های سيلی ات

مهر ۸۱



اين روزا بيشتر از هر موقعی احتياج به دعا دارم. فراموشم نکنين....يا علی

اينجا نظر بدين - ردپاي دوست




 

 

template designed by www.IranTemp.com